در این ملاقات میچ و موری،در مورد احساسات حرف زدند
موری معتقد بود که باید احساسات خود را نوشت و بر انها اگاه بود و باید انها را پذیرفت.
موریرمعتقد بود اگر چگونه مردن را یاد بگیری ،چگونه زندگی کردن زا هم خواهی اموخت.
اولین نفر کامنت بزار
خانواده از نظر موری ،داشتن افرادیست که همواره د...
موری در اشاره به موضوع مرگ ،به میچ گفت :هر روز ...
تد مجری برنامه تلویزیونی قرار ملاقاتهایی با مور...
تصمیم گرفتم سه شنبه ها غذاهای مورد علاقه موری ر...
موری صبح ها بدلیل ناتوانی و بیماری اش گریه میکر...
موری و میچ همدیگر را ملاقات می کنند .میچ از دید...
موری نگرشی متفاوت به زندگی دارد و میچ را تحت تا...
میچ به منزل موری میرود و با دیدن وضعیت سلامتی ا...
میچ به طور غیر منتظره ای با استاد قدیمی اش برخو...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است