در تمام قصههایی که خوانده بودم کسی کسی را دوست داشت اما آن فرد میرفت. در هیچکدام از داستانها کسی که عاشق بود خودش دست به رفتن نمیزد..
اولین نفر کامنت بزار
حرفها حجم دارند. قورتشان که میدهی گلویت درد م...
به نظر تو وقتی آدم انقدر کسیو دوست داره، کار اح...
حالا میفهمم این خاصیت عشق است. کسی برای تو متف...
گاهی با خودم تصور میکردم که بابا شبها برایم ش...
کسی که میرود پیش خدا چقدر دور میشود؟
حالا که نیست میفهمم، که بودن هرجورش به نبودن م...
من فکر میکنم آدما چنگ میزنن به خاطره چون دیگه...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است