▨ نام شعر: کتاب پریشان (اشک پدر)
▨ شاعر: نادر نادرپور
▨ با صدای: نادر نادرپور
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
این شعر را شاعر برای دخترش، پوپک نادرپور نوشته است
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
امید زیستنم، دیدن دوبارهی توست
قراربخش دلم، تاب گاهوارهی توست
تو ای شکوفهی ایام آرزومندی
بمان که دیدهی من روشن از نظارهی توست
نگاه پاک توام صبح آفتابی بود
کنون چراغ شبم چشم پرستارهی توست
به یک اشاره مرا رخصت پریدن بخش
که مرغ وحشی دل رامِ یک اشارهی توست
به پارهکردن اوراق هر کتاب مکوش
دلم کتاب پریشان پارهپارهی توست
شبی نماند که بیگریهام به سر نرسید
زلال اشک پدر، برق گوشوارهی توست
دلم چو موج، به سر میدود ز بیم زوال
کرانهای که پناهش دهد، کنارهی توست
خجسته پوپک من، -ای یگانه کودک من-!
امید زیستنم، دیدن دوبارهی توست
▨
نادر نادرپور
از کتاب: گیاه و سنگ، نه آتش
به تاریخ دهم اردیبهشت ۱۳۴۱
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت یک: این شعر توسط استاد محمدرضا شجریان اجرا شده است
پی نوشت دو: ازوبسایت مستطاب پرند (راوی حکایت باقی) برای به اشتراکگذاری این شعر و جزییات آن، سپاسگزاریم
اولین نفر کامنت بزار
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است