من آخرین کشته شده جنگم توی اون شهر آباد
من غم چشم پلنگم که زخم آهو رو دید ولی بچه هاش گشنه بودن
من همون لیست کارای انجام نشدم
من بی تو یه خط صافم بی شکل و تمثیل
من همون برفی کوتاهی هستم که بعد بارون رو زمین ننشست و آب شد و تموم شد و رفت....
رفت....
اولین نفر کامنت بزار
یادمه دوستی بهم میگفت عاشق اینم کسی دوستم نداشت...
تا همونجایی که دیگه شوقی نداری بهم بگی دوسم دار...
من نه شعر و ترانه عاشقانه میفهمیدم نه هیچی تا ...
بخشی از این پادکست:
من ته قصه خودمو نمیدو...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است