#چشمان_تو
می خواهم جهان را
با دوچرخه ی آزادی بگردم
و همچون باد
از تمام مرزهای غیرقانونی بگذرم.
اگر نشانی ام را بپرسند
می گویم:
"خانه ی من
در تمام پیاده روهای دنیاست"
اگر از من روادید بخواهند
با تصویر چشمان تو
مجوز عبور می گیرم.
محبوب من
آنها
باید بدانند
سفر به شهر چشم های تو
حق شهروندیِ تمام مردان دنیاست…
شعر: #نزار_قبانی
موسیقی: #ایمان_نیک_بین
اجرا: #مهدی_صادقی_بیدمشکی
گرافیک: #مهدی_صادقی
Poet: #Nizarqabbani
Music: #imannikbin
Narrator: #mehdisadeghibidmeshki
Graphic design: #MehdiSadeghi
telegram.me/meyth_sad
توضیح: به جهت انتشار نسخه اینستاگرام که با موسیقی متفاوتی عرضه شد و درخواست دوستان همراه این نسخه در وبسایت #شنوتو نیز در دسترس قرار گرفت...
همراهان شنوتویی اگر هر دو نسخه را شنیده اید، (برای کمک به ...
توضیح: به جهت انتشار نسخه اینستاگرام که با موسیقی ...
نشست تو ماشین، دستاش می لرزید، بخاری رو روشن کردم.
گفت ابراهیم ماشین ات بوی دریا میده ، گفتم ماهی خریده بودم.
گفت ماهی مُرده که بوی دریا نمیده ، گفتم هر چیزی موقع مرگ بوی اون جایی رو میده که دلتنگشه...
نشست تو ماشین، دستاش می لرزید، بخاری رو روشن کردم....
#ریخت_به_هم
حسّ و حال همه ی ثانیه ها ریخت به هم
شوق یک رابطه با حاشیه ها ریخت به هم
گفته بودم به کسی عشق نخواهم ورزید
ﺁمدیّ و همـه ی فرضیه ها ریخت به هم !
روح غمگینِ تو در کالبدم جا خوش کرد
سرفه کردی ...
#ریخت_به_هم
حسّ و حال همه ی ثانیه ها ریخت به هم
شو...
در ازدحام این همه ظلمت بی عصا
چراغ را هم از من گرفته اند
اما من
دیوار به دیوار
از لمس معطر ماه
به سایه روشن خانه باز خواهم گشت
پس زنده باد امید
در تکلم کورباش کلمات
چشم های خسته مرا از من گر...
در ازدحام این همه ظلمت بی عصا
چراغ را هم از من گر...