• 8 ماه پیش

  • 30

  • 03:46

هوشنگ ابتهاج | بگذر شبی ز خلوت این همنشین درد

شعر | با صدای شاعر
0
توضیحات

▨ شعر: بگذر شبی ز خلوت این همنشین درد

▨ شاعر: هوشنگ ابتهاج

▨ با صدای: هوشنگ ابتهاج

♬ پالایش و تنظیم: شهروز

────────♬────────

بُگذر شبی به خلوت ِاین همنشین ِ درد

تا شرح آن دهم که غمت با دلم چه کرد


خون می‌رود نهفته از این زخم ِاندرون

ماندم خموش و آه؛ که فریاد داشت درد


این طُرفه بین که با همه سیل ِ بلا که ریخت

داغ ِمحبت تو به دل‌ها نگشت سرد


من برنخیزم از سر راه ِوفای تو

از هستی‌ام اگرچه برانگیختند گرد


روزی که جان فدا کنمت باورت شود؛

دردا که جز به مرگ، نسنجند قدر مَرد


ساقی بیار جام ِصبوحی که شب نماند

وان لعل ِفام، خنده زد از جام ِلاجورد


باز آید آن بهار و گل سرخ بشکفد

چندین مثال از نفس سرد و روی زرد


در کوی او که جز دل بیدار ، ره نیافت

کی می‌رسند خانه پرستان خوابگرد


خونی که ریخت از دل ما ، سایه حیف نیست

گر زین میانه ، آب خورد تیغ هم نبرد


با صدای

رده سنی
محتوای تمیز
تگ ها
shenoto-ads
shenoto-ads