در نوجوانی، چند ساعت بعد از دوست شدن با کسی، فکر میکنیم «تا روز قیامت» دوستش خواهیم داشت و چند لحظه بعد از نفرت از کسی، گمان میکنیم «تا روز قیامت» از او متنفر خواهیم بود. اما این دوره که گذشت سرد و تلخ میشویم و همهچیز برایمان گذرا و موقت و نسبی جلوه میکند. یا شاید قلبمان میمیرد. چگونه باید با حسرت دورۀ از دست رفتۀ نوجوانی کنار آمد؟ چه کنیم که قلبمان نمیرد؟ حالا که احساس ابدیت، خواهناخواه، میگذرد چطور به شکلی درست و خلاقانه برای پایانش سوگواری کنیم؟
👤نویسنده: تاوی گوینسون
🖋مترجم: محمدحسن شریفیان
🎙گوینده: کوثر یوسفی
📄منبع مقاله: روکی
📑منبع ترجمه: وبسایت ترجمان
📻نسخه صوتی: رادیو ریرا
اولین نفر کامنت بزار
ابطالگری پوپری، با همۀ سادگی دلپذیرش، بهسرعت...
تحقیقی تازه نشان میدهد والدین، در سال اول تو...
چه میشود که زنی با سه بچۀ کوچک، تصمیم میگیر...
رواقیگری در سالهای اخیر بهطرز چشمگیری احیا...
آیا در روزگاری که دانشآموزان و دانشجویان بیش...
در زمانهای که جایگاه فرهنگی رمان متزلزل شده ...
فروید عزاداری را فرایندی میداند که منجر به ا...
شرکتهای چندملیتی همیشه متهم بودهاند که برای...
امروزه میزان موفقیت یک پژوهشگر، تا حد زیادی، ...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است