• 1 سال پیش

  • 18

  • 03:17

یدالله رویایی | پاییز سبز

شعر | با صدای شاعر
0
توضیحات

▨ شعر: پاییز سبز

▨ شاعر: یدالله رویایی

▨ با صدای: یدالله رویایی

▨ پالایش و تنظیم: شهروز

_______________________

 زمین فصاحت برگ چنار را

به باد خسته‌ی پاییز می‌سپرد

هوا ترنم سودایی شکفتن را

ز نبض بی‌تپش خاک می‌گرفت


غروب حرف خودش را

به گوش جنگل خاموش گفته بود

و شیروانی لال،

میان دوده‌ی افشان شب شبح می‌شد.


میان در هم ِ هذیان من دو شعله‌ی سبز

نشست.

به روی شیشه‌ تار

ملال پرده شکست

و از حقیقت اشیا بوی شک برخاست

و با حقیقت اشیا بوی او پیوست


تمام پنجره‌‌ی من،

خیال او شده بود.

تمام پوست‌ام از عطر آشتی بیمار،

تمام ذهن من از نور و نسترن سرشار.


من از رطوبت سبز نگاه او دیدم

که در نهایت چشمش کبوتر دل من،

قلم‌رویی ز برهنه‌ترین هواها داشت

و اشتیاق تب‌آلود بام‌های بلند،

در آفتاب ز پرواز دور او می‌سوخت


ز روی پنجره من،

خیال او پر زد

و شب ادامه گرفت

و من ادامه گرفتم.

شعر «پاییز سبز» از مجموعه شعر از دوستت دارم‌

شامل شعرهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۷

چاپ اول: ۱۳۴۷


با صدای

رده سنی
محتوای تمیز
تگ ها
shenoto-ads
shenoto-ads