عراقی
نگارا از سر کویت گذر کردن توان؟ نتوان
به خوبی در همه عالم نظر کردن توان؟ نتوان
چو آمد در دل و دیده خیالت آشنا بنشست
ز ملک خویش سلطان را بدر کردن توان؟ نتوان
مرا این دوستی با تو قضای آسمانی بود
قضای آسمانی را دگر کردن توان؟ نتوان
چو با ابروی تو چشمم به پنهانی سخن گوید
از آن معنی رقیبان را خبر کردن توان؟ نتوان
چو چشم مست خونریزت ز مژگان ناوک اندازد
بجز جان پیش تیر تو سپر کردن توان؟ نتوان
گرفتم خود که بگریزم ز دام زلف دلگیرت
ز تیر غمزهٔ مستت حذر کردن توان؟ نتوان
نگویی چشم مستت را، که خون من همی ریزد
ز خون بیگناه او را حذر کردن توان؟ نتوان
بگو با غمزهٔ شوخت، که رسوای جهانم کرد:
به پیران سر عراقی را سمر کردن توان؟ نتوان
لینک های پادکست
شبکه های اجتماعی : یوتوب بوطیقا | اینستاگرام بوطیقا | تلگرام بوطیقا | توییتر بوطیقا
حمایت مالی از پادکست : حامی باش بوطیقا
معرفی پادکست : یار دبستانی
تماس : BoutighaPodcast@Gmail.com
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
اولین نفر کامنت بزار
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است