ترم اول بود و تازه به جلسه از کلاس زبان عمومی می.گذشت استاد چطور میشناختنش برای چی سمتش میومد... چرا این قدر بر افروخته و بداخلاق... حتماً توی کلاس کاری کرده بود که ازش شاکی بود... انگار همین طور که سمتش میومد یه چیزهایی هم زیر لب میگفت و بهش نزدیک می شد.... عصبانی بود. دستپاچه شد حتمن سیگار رو دستش دیده بود و داشت میومد که تنبیه و توبیخش کنه ...
@khakbaazi
تیم نویسندگان: فرید حسینیان تهرانی و شیما رستمی
تیم گویندگان: فرید حسینیان تهرانی، شیما رستمی و رضا یزدانی
کارگردان فنی: بردیا یوسفی
قطعات موسیقی استفاده شده در این اپیزود:
کلیه حقوق مادی و معنوی پادکست خاکبازی متعلق به شرکت هنر و تجارت ابر آبی میباشد.
اولین نفر کامنت بزار
لیلا دنبال یه کار پر سروصدا بود که همسایه رو به...
رضا بعد از تعطیلی مدرسه، به محض تموم شدن مشقاش،...
.اون دو روز کابوسشو زندگی کرد
.دستشو می گ...
مسئله بمب یا موشکه..
،مسئله اینکه اون شب،...
هرچی دختر چشم دوانده بود دور خونه، چیزایی که به...
بهراد که مثل خیلی از هم نسلاش شیفتهی رقص و موس...
یهکم ایندست و آندست...
زیر آبشار گامیشی، یه کافه بود به همون اسم، کافه...
هستی از بچگی همیشه دل...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است