لیلا دنبال یه کار پر سروصدا بود که همسایه رو به فکر بندازه که کار اشتباهی کرده و تجدیدنظر کنه اما چون چیزه دیگهای به ذهنش نمیرسید، تصمیم گرفت اذیتشون کنه..
مصداق این ضربالمثل که دیگی برای من نمیجوشه میخوام سر سگ توش بجوشه یا استخری که برای من تمیز و پاک و تصفیه نمیشه میخوام کثیف و آلوده بشه..
@khakbaazi
تیم نویسندگان و گویندگان: فرید حسینیان تهرانی و شیما رستمی
کارگردان فنی: بردیا یوسفی
قطعات موسیقی استفاده شده در این اپیزود:
کلیه حقوق مادی و معنوی پادکست خاکبازی متعلق به شرکت هنر و تجارت ابر آبی میباشد.
اولین نفر کامنت بزار
رضا بعد از تعطیلی مدرسه، به محض تموم شدن مشقاش،...
.اون دو روز کابوسشو زندگی کرد
.دستشو می گ...
مسئله بمب یا موشکه..
،مسئله اینکه اون شب،...
هرچی دختر چشم دوانده بود دور خونه، چیزایی که به...
بهراد که مثل خیلی از هم نسلاش شیفتهی رقص و موس...
یهکم ایندست و آندست...
زیر آبشار گامیشی، یه کافه بود به همون اسم، کافه...
هستی از بچگی همیشه دل...
فرار از مدرسه، فرار از...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است