سپاهی که ۱۶ آذر ۱۲۳۵، بوشهر را به توپ بست، فقط ۴ سال قبل، در مرکزِ اروپا، با روسیه سرشاخ شده بود…

تیرِ ۱۲۳۱ روسیه، به سمتِ اروپا تاخت و بخش‌هایی از امپراتوری عثمانی را اشغال کرد. ««مردِ بیمارِ اروپا» اما، تنها نبود؛ بریتانیا، فرانسه، اتریش و ایتالیا به کمک عثمانی شتافتند و در جبهه‌ی مقابلِ روسیه قرار گرفتند؛ جنگ سختی در گرفت و سه سال ادامه یافت…

بریتانیا و روسیه، از ابتدای قرن ۱۹، تا حداقل صد سال بعد، برای کنترل و احاطه بر مناطقی از آسیای میانه، دست‌به‌گریبانِ هم و مشغول جنگی بزرگ بودند… مناطقی که نه پیش از این به آن‌ها تعلق داشت و نه پس از آن به قلمروشان اضافه شد!

ایران و افغانستان، مهم‌ترین قربانیانِ این جنگِ صد و چند ساله‌اند؛ نزاعی که سال‌ها بعد به بازی بزرگ مشهور شد…

بحران کریمه اما، وسطِ بازی بزرگ، جنگ را به قلب اروپا کشاند…

این جنگِ خونین، این جدال خشن، این نزاعِ آدم‌های قدیمیِ مجهز به سلاح‌های جدید، چگونه بر سرنوشتِ ما، و بر قصه‌ی بوشهر و هرات اثر گذاشت؟

ششمین قسمت نخل و برنو، سومین قسمت از فصل دوم، روایت همین لحظه‌های سرنوشت‌سازِ تاریخ است با صدای حمید بهزادی و سیده هاجر کاظمی و تدوینِ علی‌رضا دِباشی و طراحی کاورِ بنیامین شفیع…

نخل و برنو را در اینستاگرام هم دنبال کنید…

شرح تصویر:

نبرد بالاکلاوا بین نیروهای روسیه و اتحاد عثمانی-فرانسه-انگلیس؛ ۲۵ اکتبر ۱۸۵۵

منبع: Historia/Shutterstock.com برگرفته از دانشنامه‌ی بریتانیکا