• 1 سال پیش

  • 14

  • 05:08

شصت و سه – مکان تا بِلامکان

شعر کست | SherCast
0
توضیحات

عراقی‌‌‌‌

حسن پوشیده بود زیر نقاب

عشق برداشت از میانه حجاب

هر دو در روی خویش فتنه شدند

هر دو با هم شدند مست و خراب

در خرابات عاشقی با هم

هر دو خوردند بی‌قدح می ناب

هر که را هست دیدهٔ بیدار

نرود چشم بخت او در خواب

جزو را هست سوی کل رغیب

قطره را هست سوی یم ابواب

دیدن غیر تو خطا باشد

نظر این است پیش اهل صواب

چون به جز خود کسی نمی‌بیند

زان جهت می‌کند به خویش خطاب

که به غیر از تو در جهان کس نیست

جز تو موجود جاودان کس نیست

 

ای ز عکس رخت جهان روشن

به خیال تو چشم جان روشن

گشته از رویت آفتاب خجل

شده از نورت آسمان روشن

هست از پرتو جمال رخت

از مکان تا بلامکان روشن

به زبان شرح عشق نتوان گفت

که نمی‌گردد از بیان روشن

گرچه خود غیر را وجودی نیست

بر عراقی شد این زمان روشن

که به غیر از تو در جهان کس نیست

جز تو موجود جاودان کس نیست

 

لینک های پادکست

پادکست بوطیقاقسمت چهاردهم | قسمت پانزدهم | قسمت شانزدهم

شبکه های اجتماعی : اینستاگرام بوطیقا | تلگرام بوطیقا | توییتر بوطیقا

حمایت مالی از پادکست : حامی باش بوطیقا

تماس : BoutighaPodcast@Gmail.com



Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.


با صدای
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز
تگ ها
shenoto-ads
shenoto-ads