پای پروانه ی او ، پیله ی خود را که رهاند
پر پروانه ایش ، بیم پریدن که تکاند
،
تا به پرواز درآمد ، خنده ای یکسره کرد
لیک خندیدن او ، طبع ملخ را تلخاند
،
او که پروانه بد و عشق پریدن با رقص
ملخ شور خیال ، قلب مه ام را ترساند
،
و مه از رشک ملخ ، هیچ خیالی که نداشت
قلب پروانه ایش را ، ملخک خوب شکاند
،
ملخک با گزشش ، حال وو را یکسره کرد
شعله شمع دوباره ، پر پروانه شکاند
قلب پروانه
| دلیا اسدی
Instagram | @DeliyaDek
📖 دفتر شعر | یاس بنفش (بزودی...آبان ۰۲)
تهیه شده در مجله ادبی هنری #شاعران_عاشقی
Instagram & YouTube
Shaerane_Asheghi@
پادکست | خاکستری خاکستری خاکستری
سیزن ۰۱ | اپیزود ۱۰
اولین نفر کامنت بزار
دوست میدارم، خیانتهایت را
که...
هر آن لب که تا کنونش بوسیده ای
.
تو را تماشا میکنم
خورشید بزرگ می...
| تا آفتابی دیگر ...
؛
رهروان خسته ...
| گل سرخ |
آخر ای محبوب زیبا
بعد از...
| میان خاک سر از آسمان درآوردیم |
شاعر ؛ ...
| ای بنازم مهتاب |
شعر و اجرا : دلیا اسدی...
|برو مهتاب شام دیگران باش|
شعر : محمدابرا...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است