داستان راجب پسر نوازنده ای است که در شب کنسرت با دوس دخترش که در یک کافه کار میکند تماس گرفته تا صدای سازش را بشنود اما آنسوی خط فرقه ای شیطانی در کمین گرفتن جان دخترک نشستند..
.
*بخش اول این داستان مقدمه و همراه با موزیکهای بهرام و در ادامه هفته آینده بخش دوم، اصلی و پایانی منتشر خواهد شد.
katisaeedi029
بدترین داستانتون بود
در سالهای دور جنگهای باستانی جنگجویی به نام آرا...
در ادامه قسمت قبلی و ماجراجویی های درویش اینبار...
در ادامه قسمت قبلی مونا که پالس هایی از اجنه ها...
داستان راجب سفر نوروزی دختر دانشجویی به زادگاهش...
داستان درویش جن گیری که طی سفرهای متعدد و ماجرا...
داستان راجب جوانیست که برای نجات عشقش به ناچار ...
دانیال بعد از 13 سال حبس درحالیکه بیگناه ب...
در ادامه قسمت قبلی هیولا بعد از رهایی در ...
در شب تولد سی سالگی جوانی اتفاقی عجیب رخ داده و...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است