بعد از حدود سه ماه و نیم
سه ماه و نیم که فراموشمون نمیشه که چه به روزگار کشورمون ایران و مردمش اومد...
رسیدیم به اونجای قصه که بابا به همراه عمو روستا رو به مقصد کاشمر ترک میکنن
و این مهاجرت سرآغاز قصهی جدیدی میشه که مسیر زندگی بابا رو تغییر میده و چندباری توی این مدت از خودشون شنیدم که خوب شد توی اون زمان از روستا اومدم بیرون.
یه بچهی روستایی وارد شهری میشه که هیچ شناختی ازش نداره و این شهر براش رفاقتهایی رو بوجود میاره که تبدیل میشه به سه تفنگدار
ممنون که مارو دنبال میکنید و به دوستانتون هم معرفی میکنید
اولین نفر کامنت بزار
بخشی ...
درخت با اینکه حدود صد سال از عمرش میگذره ولی یا...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است