(ناشناس) - صنمی لاله عذاری
صنمی ، لاله عذاری، به روش باد بهاری ، به نگه آهوی چینی ، و به قد سرو خرامان و ، به رخ چون مه تابان و ، دهن غنچه خندان و ، لبش لعل بدخشان و ، زنخدان چو نمکدان ، که از او وام کند مهر و قمر نور و ضیا را.
نظر از چهره او مست شده، نیستی اش هست شده، نرگس شیدا نگران از غم او، وه چه گذاری ،به نگاهی، که الهی به خدایی خداییت ،همان عرش رفیعی که نمایانگر نور است و سرور است و لیاقت ببرد هر که به آنجا رسد از رتبه و جاهی، که هر از وقتی و گاهی، که فراموش کند ما به نگاهش، برسان حیفی و آهی، که بیاموزد از این خاطر ما مهر و وفا را.
عاشق آید به دل خام و، ننازد به تمنای نگاهی که برون آرد از این عشق به شهوت دل ناکام و، نگوید که هرآنکس که بخواهد به خدا دانه برفی ، شده لایق گر از او هست به سر بیشترین بیشترین بیشترین بام و، نیارد به رسومی غلط این سلسله احکام و ،کند قاعده سال و مه و هفته و ایام و، کند جمع پریشان دل ما نیز همه ساکت و آرام و، دهد خاطر تسکین شده هر بنده خدا را.
لینک های پادکست
شبکه های اجتماعی : اینستاگرام بوطیقا | تلگرام بوطیقا | توییتر بوطیقا
حمایت مالی از پادکست : حامی باش بوطیقا
تماس : BoutighaPodcast@Gmail.com
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
اولین نفر کامنت بزار
حافظ
دَرِ سرای م...
مولانا
چون ند...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است