بی وفا بویی..
حوال هاتو پیان وتم یارکت تارای پوشیوه..
وتم ایوه نازانن سرپوشه و خوم بوم کریوه
وتیان هی بی اگا له ژین یارکت حلقه ی له دسایه....
وتم نا;انگوستیله یه و یکم حرفی خومی تیایه......
شعر از دلیر محمد
با صدای پوریاشاهی
بی سلام..
امروزش با همه روزا فرق میکرد
از خود صب یه حال عجیبی داشت
انگار منتظر یه اتفاق
عادت کرده بودم به بعضی چیزا
گاهی که از فرط دلتنگی به خودش زنگ میزد
چند ساعت
هیچی نمیگفت
انگار فقط...