شعر: #سفر
دفتر : #زندگی_خوابها
... پس از لحظههای دراز
سایهٔ دستی روی وجودم افتاد
و لرزش انگشتانش بیدارم کرد ...
#سهراب_سپهری
دکلمه: #احمدرضا_احمدی
موسیقی: #فریبرز_لاچینی
اولین نفر کامنت بزار
از یاد نمیبرم هرگز تورا
و عشق زیبای تو...
تمام روز خوابیده ، تمام شب به تنها...
پدر تو باعث شدی باور کنم فرشته ها هم میتونن م...
الهی دورت بگردم مادرم...
روز...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است