حسین گایینی
درود. ضمن سپاس از جناب غیابی و خانم خوانساری و بحث جالبشون در خصوص سیر تحول و تکامل واحد اداری به منابع انسانی با اجازهتون این رو اضافه کنم در تکمیل بحث که پس از منابع انسانی، این واحد به نام توسعه سرمایههای انسانی نام گرفت و در نهایت در بسیاری از شرکتهای پیشرو الان مفهوم مدیریت پویایی آدمها یا People Dynamic Management رواج یافته، به این معنا که این افرادی که برای شما کار میکنند فقط منابع و سرمایههای شما و سازمانتون نیستند، بلکه اینها انسانهایی هستند که علاوه بر سازمان شما، نقشهای گوناگونی هم در جامعه دارند و مدیریت بر این انسانها باید به گونهای باشه که نه تنها از ایفای نقشهای دیگرشون باز نداره، بلکه توسعه بده اونها رو و کمکشون کنه در ایفای هر چه بهتر اون نقشها به عنوان شهروندان جامعهی بشری... ارادت و سپاس
gg
سلام. نکات آموزنده و جالبی در این فایل مطرح شد. بنظرم مهارت نگاشت یا Mapping مهارتی بسیار کلیدی برای افرادی است که قصد ورود به حوزه کسب و کار رو دارند یا در این حوزه فعال هستند. یعنی این که بتونیم الگوهای موفق حوزه های دیگه رو توی حوزه کاری خودمون پیاده کنیم. مشابه این رو از محمدرضا شعبانعلی گرامی یاد گرفتم که میگفت سعی کنین مدل ذهنی آدمهای موفق رو در بیارین نه این که عیناً از اونا تقلید کنین. در خصوص خطای شناختی که مهمان برنامه با مثال دستمال کاغذی توضیحش دادن، رولف دوبلی در کتاب هنر شفاف اندیشیدن (این کتاب توسط نشر چشمه و با ترجمه عادل فردوسی پور منتشر شده) اشاره ای به این خطای ذهن که اسمش رشد تصاعدی هست داره و دقیقاً از همین مثال کاغذ استفاده میکنه و میگه ذهن انسان از رشد خطی درک روشنی داره ولی از رشد تصاعدی (نمایی) درک مبهمی داره. علتش هم این است که از نظر روانشناسی تکاملی در گذشته های بسیار دور، بشر کمتر به این نوع رشد برمیخورده و در نتیجه مغزش نیازی ندیده که چنین درکی رو ایجاد کنه. در خصوص مبحث سیستم داینامیک که مورد علاقه خودم هست، صحبتهای مهمان برنامه مروری بر دانسته هام شد و ترغیبم کرد که مجدداً سری به مبحث آرکتایپها بزنم. برای دوستانی که علاقمند هستند از طریق لینک زیر میتونن، مقاله ای مرتبط با همین موضوع رو دریافت و مطالعه کنن. http://www.albany.edu/faculty/gpr/PAD724/724WebArticles/sys_archetypes.pdf در خصوص بحثی که در انتها در مورد توسعه مهارتها مطرح کردین و تغییر تیپ شخصیتی رو مثال زدین، با شما موافق نیستم. تیپ شخصیتی مشخصه ای است که هیچگاه تغییر نخواهد کرد، یعنی یک INTP هیچوقت تبدیل به یک ENTP نمیشه هر چند فرد ممکنه در دو بازه زمانی مختلف آزمون بده و نتیجه ای متفاوت با نتیجه قبلی کسب کنه. اتفاقی که در عمل می افته و ما اونو اشتباهاً تعبیر به تغییر تیپ شخصیتی می کنیم اینه که فرد بنا به مقتضیات و شرایط محیطی یک یا چند تا ترجیحاتش رو توسعه میده. مثلاً فرد درونگرا یاد می گیره که مثل برونگراها پرحرف و پرانرژی باشه ولی اگر این فرد رو به حال خودش بگذارین دوباره دوست داره به اون ترجیح درونگرایی خودش برگرده. مثل شخص راست دستی که مجبور شده با دست چپ بنویسه ولی وقتی مجبور نباشه ناخودآگاه قلم رو با دست راستش برمیداره. البته گفته اند در مثل مناقشه نیست و مثال شما هم راجع به کلیت کسب مهارتها بود، منتهی چون در مورد این نکته خاص اندک اطلاعاتی داشتم بد ندیدم اون رو با شما و دیگر دوستان به اشتراک بگذارم. در همین رابطه ای مقاله ای که سایت CAPT ناشر سابق ابزار MBTI در سایتش منتشر کرده رو می تونین مطالعه بفرمایین. http://www.capt.org/mbti-assessment/changing-type.htm در پایان سپاسگزاری میکنم از پادکست های آموزنده و کاربردی که ارسال میکنین. ارادتمند پی نوشت: خوشحال میشم به من هم سری بزنین. http://individuation.ir
شبکه داستان
پر نکته بود. از اون فایل هایی بود که که می شد و باید چند بار گوشش داد.
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است