کسی در می زند
نویسنده و خوانش : المیرا مجابی
نگاهش روی دانه های عرق پیشانیم می چرخد. او در آخرین لحظه ها با نفس های تند و گرمش به یادم می آورد. در آهنی پشت سرم بسته می شود. تنم را می لرزاند. درهای رو به رو که با فاصله های چند متری پشت سر یکدیگر ردیف شده اند تار می شوند. پاهایم سست شده اند و بی حرکت مانده اند. صدایم که می کند ، جلوتر می روم...
پا برهنه
نویسنده و خوانش : آرش بختیاری
همه چیز معمولا از جایی شروع می شود که فکرش را نمی کنی. از یک صبح دل انگیز و شاید از یک جمعه بارانی و پاییزی که خبر آوردند آقا و خانم همسایه صاحب فرزندی شده ان...
پا برهنه
نویسنده و خوانش : آرش بختیاری
همه چیز ...
بار دیگر
نویسنده و خوانش : مرحوم نادر ابراهیمی
نامه نخستین
داستان امشب برای ما یک اتفاق بزرگ است . به همت سرکار خانم هلیا ابراهیمی ، دختر مرحوم نادر ابراهیمی ؛ داستانی به ما داده اند که توسط عال...
بار دیگر
نویسنده و خوانش : مرحوم نادر ابراهیمی
...
آوا و سارا
نویسنده و خوانش : سهی بانو ذوالقدر
دو نگرش متفاوت !
آوا و سارا هر دو تو خونه مونده بودن و برنامه ای نداشتن . آوا فکر می کرد امروز چه روز خوبیه من از پنجره بیرون رو می بینم ، مردمو که هر...
آوا و سارا
نویسنده و خوانش : سهی بانو ذوالقدر
د...
بازی عروس و داماد
نویسنده : بلقیس سلیمانی
خوانش : آذین طالبی
زری جان 36 سالش بود و هنوز عروسی نکرده بود. برادر کوچکش که برای تحصیل روانه غرب شد، زری جان از هفت دولت آزاد شد. اول به آقا فرزین ساند...
بازی عروس و داماد
نویسنده : بلقیس سلیمانی
خوانش...
سرگرمی
نویسنده : فرانتس کافکا
برگردان : احمد شاملو
خوانش : مهرداد بخارایی
حیوان عجیبی دارم. نسفش بره نسفش گربه که از پدرم برایم مانده . اول ها بیشتر به بره می رفت تا گربه. حالا کمابیش به یک انداز...
سرگرمی
نویسنده : فرانتس کافکا
برگردان : احمد شا...
لانه
نویسنده : هوشنگ مرادی کرمانی
خوانش : الهام متصدی
آسمان کویر یکدست آبی بود . بلند و صاف و شفاف . هوا بد نبود و کبوتر زیبا و سفید می پرید . خیلی بالا نبود. می شد دیدش. حتی پاهاش که زیر شکمش ج...
داستان صبح سرهنگ
نویسنده و خوانش : علیرضا ایرانمهر
موسیقی و تنظیم : آرش سلگی
هنوز به صف ایستاده ایم . خشک و بی حرکت . مثل دیواری که می دانیم پشت سرمان است. بخار نفس هایمان از مقابل بینی های سرخ ب...
داستان صبح سرهنگ
نویسنده و خوانش : علیرضا ایرانم...
به آفتاب برسیم
نویسنده و خوانش : سهی بانو ذوالقدر
یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ کس نبود
روزی روزگاری پیش از این وقتی که تمام گل های بنفشه درومده بودن ، دخترکی که تمام زندگیشو زیر لب زمزمه می کرد...
به آفتاب برسیم
نویسنده و خوانش : سهی بانو ذوالقد...
ماشین زمان
نویسنده و خوانش : آذین پیشوا
بابا یک فرمولی در ذهنش برای تعداد ماشین های مجاز یک خانواده دارد . اگر تعداد افراد خانواده را n فرض کنیم تعداد ماشین مجاز می شود n-2 . یعنی یک خانواده 4 نفره...
ماشین زمان
نویسنده و خوانش : آذین پیشوا
بابا یک...