📝 بیمار آشفته و مضطرب باقی مانده است و متناوباً به طور فعال دچار توهم میشود. هنگام گفتگو به وضوح مشخص شد که او چقدر از این صداها عذاب میکشد و چقدر سخت میجنگد تا در برابر دستورات آنها مقاومت کند. به نظر میرسد بیشتر مقاومت او در درمان، ناشی از ترس از عواقب آشکار شدن این توهمات برای کارکنان است: «اگر بگویم آنها مرا خواهند کشت». (یادداشت درمانگر اولیه 23 جون 1982)
داستان این قسمت، روایت بستری شدن لوری در کلینیک پِینویتنی بیمارستان نیویورک است. اتفاقاتی که در فاصله زمانی بین ماه مارس تا جون 1982 رخ داده است. این بار پای صحبتهای ماروین شیلر، پدر لوری خواهیم نشست.
کاری از امین علیزاده
گرافیست: ماهان فروزنده
با همراهی امیر علیزاده
🎧 با هدفون گوش کنید. ✨
شبکههای اجتماعی ما:
Telegram: t.me/ravanipod
Instagram: instagram.com/ravanipod
Castbox: b2n.ir/ravanipod.castbox
Apple podcasts: b2n.ir/ravanipod.itunes
Google podcasts: b2n.ir/ravanipod.googlepod
📤 مطالب تکمیلی:
instagram.com/ravanipod
💟 حمایت مستقیم مالی از ما:
hamibash.com/ravanipo
pouria
سخت میتونستم صدارو بشنوم ولی خیلی دوست داشتم
📝 یه روز دمدمای غروب، داشتم تو خیابونا پرسه م...
📝 یکی از سوالات اساسی که همیشه از خودم داشتم ا...
📝 وقتی به دوران کودکیام نگاه میکنم، یک خاطره...
📝 لوری شیلر، دختری است هفده ساله که آخرین کمپی...
گفتگوهای روزمرهای که با دیگران داریم، حرفهایی ...
برای یک بیمار روانی شاید هیچ چیز عجیبتر از این ...
آیا ازدواج با یه بیمار روانی کار درستیه؟ آیا یه...
بیماریهای روانی خیلی از مواقع مثل یه دومینو عمل...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است