• 9 سال پیش

  • 225

  • 14:30

پسر نجار و انگشتر جادویی

شنوتو
48
توضیحات
روایت شده است که : "یکی بود یکی نبود. غیر از خدای مهربان هیچ‌کس نبود. سالیان سال پیش، مرد دوره‌گرد و دستفروشی همراه با همسرش زندگی می‌کرد. آنها صاحب فرزند پسری شدند اما هنوز مدت زیادی از تولد فرزندشان نگذشته بود که مرد دوره‌گرد دچار بیماری مهلکی شد و از دنیا رفت و بار زندگی و وظیفه‌ی بزرگ کردن پسر بر گردن همسرش افتاد و زن، با وجود همه‌ی سختی‌ها و زحمات، فرزندش را پرورش داد تا به سن جوانی رسید و برومند شد. . . . . . . " به ادامه داستان گوش کنید.

shenoto-ads
shenoto-ads