توضیحات
به نام خدای ناشناخته...
✍️تاسیان نامه
صدای شکستن بغضی وجودم را فرا میگیرد؛ از خود بیخود میشوم؛ تمنای غریبی چون عرقی سرد پشتم را به لرزه میاندازد. احساس میکنم طناب جهل چون اسیری در بند، فرصت هر تعلل و حرکتی را از من گرفته است. در این بین فشار پای فیلی خیالی سینهام را به درد واداشته و تبی تند نفسهایم را چون آهویی در حال شکار سرعت میبخشد. گویی از این دنیا رخت برمیبندم و رقصکنان در پی سرابی، تا ابد رهسپار میشوم.
اسم این احساس را "تاسیان" گذاشتهاند، تاسیان درست همان غروبیست که آفتاب حقیقت را محو میکند. تاسیان به زبان ساده یعنی پایان حقیقت تلخ دیرینه...
بیایید امروز به دور از روزمرگی، در فراسوی نیک و بد اندکی حرف دل بزنیم، اندکی متفاوت باشیم و اندکی به درمان خویشتن از خودبیگانه بپردازیم.
این نشریه مرثیهایست برای یک رویا، رویایی از دست رفته که این اولین غروب نبودنش است.
به نشریه تاسیان خوشآمدید.
"ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمدهایم
از بد حادثه این جا به پناه آمدهایم
ره رو منزل عشقیم و ز سرحد عدم
تا به اقلیم وجود این همه راه آمدهایم"
با صدای
محمد طه نوروزی
هاتف حیدری
افشین احمدین