توضیحات
تکرار
پیری برای جمعی سخن میراند، لطیفه ای برای حضار تعریف کرد، همه دیوانه وار خندیدند. بعد از لحظه ای دوباره همان لطیفه را گفت و تعداد کمتری از حضار خندیدند، او مجدد لطیفه را تکرار کرد تا اینکه دیگر کسی در جمعیت به آن لطیفه نخندید. او لبخندی زد و گفت، وقتی که نمیتوانید بارها وبارها به لطیفه ای یکسان بخندید، پس چرا بارها و بارها به گریه و افسوس خوردن در مورد مسیله ای مشابه ادامه میدهید؟ گذشته را فراموش کنید و به جلو نگاه کنید...
با ما در این پادکست همراه باشید