توضیحات
غزل شماره 391:
خوشتر از فکر می و جام چه خواهد بودن
تا ببينم که سرانجام چه خواهد بودن
غم دل چند توان خورد که ايام نماند
گو نه دل باش و نه ايام چه خواهد بودن
مرغ کم حوصله را گو غم خود خور که بر او
رحم آن کس که نهد دام چه خواهد بودن
باده خور غم مخور و پند مقلد منيوش
اعتبار سخن عام چه خواهد بودن
دست رنج تو همان به که شود صرف به کام
دانی آخر که به ناکام چه خواهد بودن
پير ميخانه همیخواند معمايی دوش
از خط جام که فرجام چه خواهد بودن
بردم از ره دل حافظ به دف و چنگ و غزل
تا جزای من بدنام چه خواهد بودن
تعبیر غزل 391:
انسان دوراندیشی هستید و قبل از هرکاری خوب به عواقب آن فکر می کنید، قصد انجام کاری دارید که از سرانجام آن مطمئن نیستید و می ترسید که نتیجه خوبی نداشته باشد. این روزها بی حوصله هستید و به همه بی اعتماد شده اید. بهتر است از این رفتار دست بردارید. نگران آخر کار نباشید، تمام تلاش خود را به کار ببندید که بی شک عاقبت خوبی در انتظار شماست.
با صدای
موسوی گرمارودی
ایمان اسلام پناه