• 3 سال پیش

  • 16

  • 01:03

غزل و تعبیر شماره 341 - غزل شماره 341

فال حافظ
0
توضیحات
غزل شماره 341: گر من از سرزنش مدعيان انديشم شيوه مستی و رندی نرود از پيشم زهد رندان نوآموخته راهی بدهيست من که بدنام جهانم چه صلاح انديشم شاه شوريده سران خوان من بی‌سامان را زان که در کم خردی از همه عالم بيشم بر جبين نقش کن از خون دل من خالی تا بدانند که قربان تو کافرکيشم اعتقادی بنما و بگذر بهر خدا تا در اين خرقه ندانی که چه نادرويشم شعر خونبار من ای باد بدان يار رسان که ز مژگان سيه بر رگ جان زد نيشم من اگر باده خورم ور نه چه کارم با کس حافظ راز خود و عارف وقت خويشم تعبیر غزل 341: برخی حسودان و رقیبان می خواهند شما را از راه رسیدن به هدف خارج کرده و به بیراهه بکشانند. به حرف های نیش و کنایه دار و شماتت های آن ها توجهی نکنید که تنها قصد ناامید کردن شما را دارند. تردید و دودلی باعث آزار شما شده و بسیار سرگردان هستید. در این شرایط بهتر است به خالق یکتا پناه برده و همه چیز را به او بسپرید تا به آرامش رسیده و کارهای تان سر و سامان بگیرد.

با صدای
موسوی گرمارودی
ایمان اسلام پناه
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز
تگ ها
shenoto-ads
shenoto-ads