• 2 سال پیش

  • 5

  • 01:40

غزل و تعبیر شماره 41 - غزل شماره 41

فال حافظ
0
توضیحات
غزل شماره 41: اگر چه باده فرح بخش و باد گل‌بيز است به بانگ چنگ مخور می که محتسب تيز است صراحی ای و حريفی گرت به چنگ افتد به عقل نوش که ايام فتنه انگيز است در آستين مرقع پياله پنهان کن که همچو چشم صراحی زمانه خون‌ريز است به آب ديده بشوييم خرقه‌ها از می که موسم ورع و روزگار پرهيز است مجوی عيش خوش از دور باژگون سپهر که صاف اين سر خم جمله دردی آميز است سپهر برشده پرويزنيست خون افشان که ريزه‌اش سر کسری و تاج پرويز است عراق و فارس گرفتی به شعر خوش حافظ بيا که نوبت بغداد و وقت تبريز است تعبیر غزل 41: روزهای سختی را می گذرانید و عرصه بر شما بسیار تنگ شده، اگرچه تحمل این اوضاع برایتان سخت است اما به خداوند اعتماد کنید و از او بخواهید تا درهای بسته را به روی شما باز کند. برخی اطرافیان ظاهری دلسوز دارند اما در حقیقت به دنبال ضربه زدن به شما هستند، مراقب این آدم ها باشید و اسرار دل خود را برای آن ها فاش نکنید که بعدا پشیمان می شوید. با توکل به خدا، نماز اول وقت و توسل به ائمه اطهار از روزهای تاریک عبور خواهید کرد.

با صدای
موسوی گرمارودی
ندا گلرنگی
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز
تگ ها
shenoto-ads
shenoto-ads