• 2 سال پیش

  • 11

  • 01:26

غزل و تعبیر شماره 40 - غزل شماره 40

فال حافظ
0
توضیحات
غزل شماره 40: المنه لله که در ميکده باز است زان رو که مرا بر در او روی نياز است خم‌ها همه در جوش و خروشند ز مستی وان می که در آن جاست حقيقت نه مجاز است از وی همه مستی و غرور است و تکبر وز ما همه بيچارگی و عجز و نياز است رازی که بر غير نگفتيم و نگوييم با دوست بگوييم که او محرم راز است شرح شکن زلف خم اندر خم جانان کوته نتوان کرد که اين قصه دراز است بار دل مجنون و خم طره ليلی رخساره محمود و کف پای اياز است بردوخته‌ام ديده چو باز از همه عالم تا ديده من بر رخ زيبای تو باز است در کعبه کوی تو هر آن کس که بيايد از قبله ابروی تو در عين نماز است ای مجلسيان سوز دل حافظ مسکين از شمع بپرسيد که در سوز و گداز است تعبیر غزل 40: نظرکرده خداوند هستید و نعمت و برکت زیادی به شما ارزانی شده است. از تکبر و غرور دوری کنید. به زودی گم کرده خود را پیدا می کنید. موفقیت و کامیابی بزرگ در راه است. با صبوری و توکل به خدا به مقصود خواهید رسید. نذری دارید که باید ادا کنید. دلبسته مال دنیا و خوشی های دنیوی نباشید. برای ازدواج زود اقدام نکنید. درهای بسته باز خواهد شد اما مراقب باشید که در مسیر درست قدم بگذارید.

با صدای
موسوی گرمارودی
ندا گلرنگی
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز
تگ ها
shenoto-ads
shenoto-ads