توضیحات
غزل شماره 6:
به ملازمان سلطان که رساند اين دعا را
که به شکر پادشاهی ز نظر مران گدا را
ز رقيب ديوسيرت به خدای خود پناهم
مگر آن شهاب ثاقب مددی دهد خدا را
مژه سياهت ار کرد به خون ما اشارت
ز فريب او بينديش و غلط مکن نگارا
دل عالمی بسوزی چو عذار برفروزی
تو از اين چه سود داری که نمیکنی مدارا
همه شب در اين اميدم که نسيم صبحگاهی
به پيام آشنايان بنوازد آشنا را
چه قيامت است جانا که به عاشقان نمودی
دل و جان فدای رويت بنما عذار ما را
به خدا که جرعهای ده تو به حافظ سحرخيز
که دعای صبحگاهی اثری کند شما را
تعبیر غزل 6:
همیشه به یاد خدا باشید و شکرگزاری او را به جا بیاورید. با توکل و استعانت از خداوند متعال می توانید از همه مشکلات زندگی به سلامت عبور کرده و پیروز شوید. بد دلی را کنار بگذارید و از دوست و رفیق ریاکار دوری کنید. عشقی را در سر می پرورانید اما فکر رقیب آرامش شما را بر هم زده و به پشت سر گذاشتن او فکر می کنید.از نماز صبح غافل نشوید و از نیت های بد و شیطانی برحذر باشید.