• 1 روز پیش

  • 4

  • 28:31

فیلم «راننده تاکسی» اثر مارتین اسکورسیزی | نویسنده: محسن بدرقه | گوینده: مریم محبوب

طعم‌نقد
0
توضیحات

هنر مارتین اسکورسیزی در خلق تک انسان‌هایی شبیه تراویس بیکل - در فیلم راننده‌تاکسی - قابل‌اعتنا و ستودنی است. در یکی از مستر کلاس‌های خودش پرسش عمیق و انسانی را با مخاطب در میان می‌گذارد. انسانی که در این شرایط و وضعیت انسانی زیست می‌کند، چگونه می‌توان کنش او را در سپهر مؤلفه‌های اخلاقی داوری نمود. پرسشی که خود مارتین اسکوسیزی همت گمارد تا اکثر آثار هنری خود را با آن آمیخته سپس طراحی و خلق کند. خلق تک انسان‌هایی شبیه تراویس بیکل که در دل یک رؤیای سیاسی_اجتماعی تلاش می‌کنند خود را به رسمیت شناخته و نسبت به دیگری مرز خود را معین کنند. جامعه‌‌‌ای که لایه‌ی سطحی خود را با آرمان‌های توخالی نقاشی نموده؛ ولی در زیر لایه‌ی این رؤیای دل‌فریب انسان‌ها با تباهی افسارگسیخته دست به گریبان‌اند. شناخت او و رفیق هنرمندش پل شریدر در دو همکاری راننده‌تاکسی و گاو خشمگین شخصیت‌هایی را طراحی و خلق می‌کنند که تا سینما سینماست به زندگی خود ادامه می‌دهند.

 

تراویس بیکل و جیک لاموتا دو فرد نابالغ که تلاش می‌کنند ناخودآگاه از این نظم شعارزده اخلاقی_اجتماعی فرار کنند. این فرار با فقدان مرز بین واقعیت و خیال آن‌ها را بدل به انسان‌هایی بی‌قرار و ناآرام می‌کند. در تلاش برای نجات خویش از قربانی شدن، ناگزیر انسان‌های دیگر را قربانی می‌کنند. به‌گونه‌ای حیرت‌آور شخصیت‌های فیلم‌های این استاد بزرگ سینما کشمکشی میان بودن و نبودن دارند. تمام تلاش خود را به خرج می‌دهند تا بتوانند هویت خود را از لجن‌مال اجتماع دروغین و آرمان‌زده بیرون بکشند؛ ولی مادامی‌که این قدرت را در وجود خود نمی‌بینند دست به نابودی آیینی خود می‌زنند. فروپاشی جیک لاموتا یا تراویس بیکل گویی یک خودکشی آیینی از جنس هاراکیری سامورایی‌هاست. نوعی خودآگاهی دفعی که توان آن در سپهر زیستی شخصیت وجود ندارد. ترجیح می‌دهد به‌جای تحمل بار این خودآگاهی دست به نابودی خویش بزند. استندآپ‌کمدی جیک لاموتا با هیکلی فروپاشیده و تن‌دادن به روتین زندگی می‌تواند استعاره‌ای از فروپاشی خودخواسته او باشد.

نویسنده:

محسن بدرقه

گوینده:

مریم محبوب

گرافیک:

حسام بیات

کاری از گروه هنری طعم نقد