مردی که مرز خیال و واقعیت را گمکرده است. از اتاق امن خود خارج و خویشتنش را اسیر باد خیال میکند. مردی که هیجان و ذوق و انگیزه را تجربه نموده و حالا بر قلهٔ هیجانانگیزی زندگی ایستاده است. حالا بعد از آگاهی از نقشهٔ قتل همسر مقتول به قعر آگاهی بیرحمی پرت میشود. صرفاً این نیست که گول همسر مقتول را خورده یا خوردهایم، بلکه درون آسیبپذیرترین وجوه اخلاقی ما، ناخشنودیمان از واقعیت نفوذ شده و ما بیحفاظ و بیدفاع غافلگیر شدهایم.
لحظهای که مرد لب به سخن گشوده و واژهٔ ویرانی را به زبان میآورد. مردی که در برهوت رها شده و توان قدم از قدم برداشتن ندارد. مردی که تضاد اخلاقی هولناکی را از سر گذرانده؛ ولی ناگهان این تضاد یکی از طرفین را غافلگیر نموده است. حالا این تکیدگی و رهاشدگی و ناخشنودی از واقعیت ویرانی را برای مرد رقم میزند. همسر مقتول نهتنها نقشهٔ قتل شوهرش را هنرمندانه طراحی سپس اجرا نموده است، بلکه با پنهان نمودن این ماجرا سبب مرگ وجودی کارآگاه و در نهایت مخاطب میگردد.
___
نویسنده:
محسن بدرقه
گوینده:
مریم محبوب
گرافیک:
حسام بیات
کاری از گروه هنری طعم نقد
اولین نفر کامنت بزار
محسن بدرقه، در این پادکست، به فیلم جاماندگان آخ...
محسن بدرقه، در این پاد...
محسن بدرقه، در این پادکست، به بهانهی دغدغهی ا...
محسن بدرقه، در این پاد...
نقدینگی...
نقدینگی گ...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است