- 2 روز پیش
- 3
- 07:20
جایی که خرچنگها آواز میخوانند - فصل سی و نهم - برخورد اتفاقی با چیس
رادیو آب عمیق
0
توضیحات
مدتها پس از پایان رابطهشان، کیا به طور اتفاقی با چیس برخورد میکند.
با صدای
دسته بندیها
رده سنی
محتوای تمیز
Avatar
کاربر شنوتواولین نفر کامنت بزار
کیا پس از دو ماه بازداشت، حالا قرار بود به همراه وکیلش در دادگاهی که برای رسیدگی به اتهامش تشکیل شده بود، شرکت کند. #داستان #درام #عاشقانه #جاییکهخرچنگهاآوازمیخوانند ...
کیا پس از دو ماه بازداشت، حالا قرار بود به همرا...
20:40
- 11
- 2 هفته پیش
20:40
کیا برای خرید به فروشگاه جامپین میرود. طوفان سنگینی در حال نزدیک شدن است و باید پیش از آن به خانه برسد. هرچند ممکن است این بازگشت، کمی طول بکشد...
کیا برای خرید به فروشگاه جامپین میرود. طوفان س...
05:35
- 11
- 1 ماه پیش
05:35
کلانتر و دستیارش، حالا فقط یک هدف دارند: رسیدن به کیا...
کلانتر و دستیارش، حالا فقط یک هدف دارند: رسیدن ...
06:45
- 9
- 1 ماه پیش
06:45
هفت ماه پس از رفتن جودی، دومین کتاب کیا هم در صندوق پستش ظاهر شد و قرمز بزرگه، به روی جلد کتابش رسید. کیا در حین گشت و گذار در مرداب متوجه شد روی تخته چوب قدیمی که پر روی آن میگذاشتند، هدیه جدیدی برا...
هفت ماه پس از رفتن جودی، دومین کتاب کیا هم در ص...
06:29
- 15
- 1 ماه پیش
06:29
کلانتر و معاونش، با بدست آوردن شواهد جدید تصمیم گرفتند به کلبه کیا رفته و در آنجا با حکم بازرسی، به دنبال شواهدی مرتبط با احتمال قتل چیس بگردند...
کلانتر و معاونش، با بدست آوردن شواهد جدید تصمیم...
07:05
- 13
- 1 ماه پیش
07:05
در یک صبح زمستانی، کیا پشت میز آشپزخانه نشسته بود و داشت روی کتاب جدیدش در مورد قارچها کار میکرد و هیچ تصوری از دیداری که لحظاتی دیگر برایش اتفاق میافتاد نداشت.کتابصوتی #داستان #درام #عاشقانه #جنا...
در یک صبح زمستانی، کیا پشت میز آشپزخانه نشسته ب...
38:20
- 14
- 1 ماه پیش
38:20
کلانتر و معاونش در مورد اینکه چه وقت و کجا میتوانند کیا را پیدا کنند به دنبال راه حل هستند. از طرفی موضوع اینکه در هنگام وقوع مرگ چیس کجا حضور داشته با برخی از اطلاعات جدید مورد توجه قرار گرفته استکت...
کلانتر و معاونش در مورد اینکه چه وقت و کجا میت...
10:47
- 12
- 1 ماه پیش
10:47
صندوق پست زنگ زده در انتهای کوچه بی نام، تنها نامههای مربوط به اوراق پستی بدون پاکت را در خود جای داده بود. به جز نامهای که سالها پیش از مادر آمده بود، صندوق پست برای کیا فایده ای نداشت؛ اما در بیس...
صندوق پست زنگ زده در انتهای کوچه بی نام، تنها ن...
16:20
- 17
- 1 ماه پیش
16:20
حالا باید رها کنم، بگذارم برویعشق بیشتر وقتها پاسخی برای ماندن استبه ندرت علتیست برای رفتننامهای کوتاه برایت مینویسمو رفتنت را تماشا میکنم ...کتابصوتی #داستان #درام #عاشقانه #جنایی #جاییکهخرچ...
حالا باید رها کنم، بگذارم بروی
عشق بیشتر ...
13:40
- 15
- 1 ماه پیش
13:40
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است