من عاشقانه شاعرم به موی پر کلاغیت
و پرسه میزنم تو را همیشه در حوالیت
همیشه میپرستمت که هر که جز تو پوچ بود
زمزمه کن به گوش من که رفتنت دروغ بود
گذشت و من هنوز هم چگونه میشود بگو
که دست و پا میزنم تو را که نه خودم چه شد
تمام شادابیم و پاکی درون من
و خنده ای که توی آن تمام من هنوز بود
قدم زدم تو را شبانه تا به انتهای تو
تمام آنچه دارمی یا مالک تمام تو
منم اگرچه رفتی و کنار هر که جز منی
هنوز هم قشنگ ترین نگفته های گفتنی
قدم زدم تو را شبانه تا به انتهای تو
تمام آنچه دارمی یا مالک تمام تو
منم اگرچه رفتی و کنار هر که جز منی
هنوز هم قشنگ ترین نگفته های گفتنی
اولین نفر کامنت بزار
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است