ترسیدم از حرفایی که پشت سرت هست ترسیدم و راهی به جز خواهش ندارم
میترسم این مردم تورو از من بگیرن این روزا من یه لحظه آرامش ندارم
سخته که شیشه باشی و تو دست عشقت یه تیکه برنده ی الماس باشه
خیلی عذابم دادیو بازم عزیزی میشه مگه آدم تا این حد خاص باشه
تو بدترین روزای عمرت با تو بودم پشتم شکست و پشتتو خالی نکردم
دنیا میخواد خالی کنه دور و برم رو تو دورمو خالی نکن دورت بگردم
آهای رفیق آی با وفا من حالا تنهام لشکر تنهایی به شهرم کرده
از رو به رو از پشت سر دریای زخمم دشمن داره دنبال قلب من میگرده
منت نمیذارم میخوام یادت بیارم یادت بیارم که تورو یادم نمیره
منت نمیذارم فقط دردامو میگم میگم توام شاید یکم دردت بگیره
...
اولین نفر کامنت بزار
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است