برگرد، عاشقترین همدرد
آخر چگونه از خیالت بگذرم
برگرد و غمگینم مکن
شبها، ای آخرین رویا!
من بی تو از رویای خود، تنهاترم
تنهاتر از اینم مکن
مرا بگیر، آتشم بزن و
جان بده به من و
در سپیده ی جان
روشن باش
مرا ببین، ای که بی تو منم
بی تو میشکنم
ای تمام جهان!
با من باش
شمع توام؛ تو ببین
در اشک من، بنشین
ای روشنای جهان!
رو سوی سایه مکن
اولین نفر کامنت بزار
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است