آقای دکتر هر سال به اینجا میآمد و ده روز ویزیت مجانی داشت. پسر بزرگش هم پدر را همراهی میکرد. وارد اتاق دکتر شدم. گفتم: «سلام، حالتون چطوره؟». با لبخند همیشگی گفت: «سلام، مثل همهی مردم». عادتش این بود. نه میگفت خوبم نه بد. همیشه میگفت: «مثل همهی مردم». میگفت: «چه فرق میکنه که حالم خوب باشه یا نه. جامعه مثل یه تنگ شربته و من یه استکان کوچک. اگه شربت شیرین باشه...
نویسنده: مهدی میرعظیمی
سایت های ما:
www.ketabeyek.com
www.radioyek.org
اولین نفر کامنت بزار
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است