زن اشک میریخت. عروس و داماد رو تا فرودگاه بدرقه کردند. توی راه خاطرات دخترش رو مرور میکرد. شیرینکاریهای دوران بچگیاش رو. لجبازیهای دوران نوجوانی و سختگیریهای مادرانه. زیرِلب گفت: «خدا کنه بفهمه تموم سختگیریهای دوران نوجوانیاش از سر دلسوزی و عشق بوده». مرد گفت:...
نویسنده: مهدی میرعظیمی
سایت های ما:
www.ketabeyek.com
www.radioyek.org
اولین نفر کامنت بزار
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است