روی میز کارش یه جعبه بود و توی جعبه چندتا قوطی کبریت. معلوم بود که از کبریتها استفاده نمیکنه. پرسیدم: «این قوطی کبریتها چیه که روی میزت نگه داشتی؟». خندید و گفت: «اینها استادهای من هستند». به چهرۀ متعجب من توجهی نکرد. یکی از قوطیها رو برداشت و با لحنی ادبی گفت: «هرکس چیزی برای یاددادن به تو دارد. هیچکس نمیداند چهطور مانند یک...
نویسنده: مهدی میرعظیمی
سایت های ما:
www.ketabeyek.com
www.radioyek.org
اولین نفر کامنت بزار
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است