صبح روز بعد ليمو شيرين در صدر يك لشكر ليموترش وارد دهكده شد. صداي زنگوله كلاههاي سربازان هم ساكنان دهكده و هم حيوانات را ترساند. گاوها كه در آن نزديكي مشغول چرا بودند از خوردن باز ايستادند و خود را براي دفاع آماده كردند. آخر به نظرشان رسيد كه يك گله گاو غريبه به آنجا حمله كرده است. پياز سبز كه در آن موقع مشغول شانهكردن سبيلهايش جلوي آئينه بود با شنيدن اين سر و صداها پشت پنجره آمد تا ببيند چه خبر است. چشمتان روز بد نبيند. آفتابي شدن پياز سبز همانا و گرفتار ليموترشها شدن همانا!
اولین نفر کامنت بزار
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است