توضیحات
در روزگار خلافت هارون الرشید، روزی مردی صاحب مکنت با دو همیان پر از سکه های طلا به نزد قاضی القضات بغداد برد و گفت: که قصد رفتن به سفر حج دارد و این دو همیان را نزد او به امانت گذاشت و سفارش کرد که او چون وارثی ندارد، در صورتی که از سفر حج برنگشت آنها را صرف امور خیر و ساختن مسجد و حمام کند...
حکایت های زیادی در باب خیانتهای قاضیان در ادبیات پارسی آورده شده است. در این حکایت نیز به طنز نام بهلول در میان است، بهلولی که گذشتگان او را عاقل دیوانه نامیده اند. این حکایت دارای درون مایه طنز می باشد، طنزی که تلخی های حقیقت را به شیرینی طنز در آمیخته است.
گوینده
محمد پور حسن
اسماعیل بختیاری
جزئیات
کارگردان:
نویسنده:
مترجم:
ناشر چاپی:
شابک:
سال انتشار: 6 سال پیش