داستانیک اسید

سمیرا کاف
    6
    میانگین پخش
    30
    تعداد پخش
    1
    دنبال کننده

    داستانیک اسید

    سمیرا کاف
    6
    میانگین پخش
    30
    تعداد پخش
    1
    دنبال کننده

    توی ده شلمرود حسنی تک و تنها بود  حسنی نگو بلا بگو به غم ها مبتلا بگو جوون بی کار، عمر تباه، عاطل و باطل، پژمرده دل، واه واه واه نه قلقلی، نه فلفلی، نه مرغ زرد کاکلی، هیچکس باهاش رفیق نبود &...

    توی ده شلمرود

    09:25
    • 5

    • 1 هفته پیش
    09:25
    • 3

    • 1 ماه پیش
    . پسر پادشاه از ساعتی که چشمش به شهربانو خورده بود فیلم هندی راه انداخته بود و تیریپ عشق و عاشقی برداشته بود و افتاده بود توی رختخواب .کفشی را هم که از معشوق نصیبش شده بود گذاشته بود زی...

    . پسر پادشاه از س...

    21:51
    • 3

    • 1 ماه پیش
    21:51
    • 7

    • 2 ماه پیش
    فردا صبح شهربانو و دختر ملاباجی و گاو و پنبه راه افتادند به طرف صحرا، تا رسیدند. دختر ملا باجی از شهربانو پرسید: «یاالله زودباش بگو ببینم چاه کجاست؟» شهربانو چاه را نشان داد. دختره هم پنبه را انداخت ت...

    فردا صبح شهربانو و دخت...

    22:27
    • 7

    • 2 ماه پیش
    22:27
    • 6

    • 2 ماه پیش
    ملا باجی یک دختر داشت که به عکس شهربانو زشت و بدترکیب بود، برداشت این را هم روی جل و جهازش آورد توی خانه.باز جا داشت بابای شهربانو بر اساس آنچه از کهن الگوی مرد سنتی ایرانی در ذهن ماست، سرناسازگاری بر...

    ملا باجی یک دختر داشت ...

    20:50
    • 6

    • 2 ماه پیش
    20:50
    • 9

    • 3 ماه پیش
     یکی بود، یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبودو امامجریان اخبار و ناشران آثار بلاگرهای شکرشکن شیرین گفتار ،ادمین های خرمن خبرگزاریکپی رایترهای صنعت قصه سازی،  و تولیدکنندگان محتوای فضای ...

     یکی بود، یکی نبو...

    20:14
    • 9

    • 3 ماه پیش
    20:14
    shenoto-ads
    shenoto-ads