وقتی به سال آخر دانشگاه رسیدم احساس خیانت میکردم. احساس میکردم شخصی از من کلاهبرداری کرده است.بعد از سال ها درس خواندن و دانشجوی ممتاز بودن متوجه شدم دانشگاه توانایی انجام ارزش واقعی یا به قول خودمان پول در آوردن و کار عملی را به من یاد نداده است.در همین حین به تعریف ویلیام گلاسر آمریکایی از آموزش رسیدم که میگوید «« آموزش استفاده از دانش است »» و نه «« کسب دانش »».طبق تعریف گلاسر آموزش دو مرحله دارد که مرحله اول آن کسب دانش است و مرحله دوم استفاده از این دانش برای ساخت ارزش. متوجه شدم که در طول دوران تحصیل تنها نیمه اول آموزش را دنبال میکردم هر چند که بعد تر متوجه شدم حتی نیمه اول آن را نیز به درستی انجام نمیدادم.ایده ساخت سیستمی که تضمین کند تمامی مراحل آموزش به درستی و با کیفیت انجام شوند و در نهایت آموزش به ساخت ارزش و کار عملی ختم شود هنگام مطالعه آثار مورتیمر آدلر به ذهنم رسید.مورتیمر آدلر در توضیح تفاوت بین آثار عملی و تئوری میگوید آثار عملی درباره باید ها و نباید ها با شما بحث میکنند. برای مثال اگر کتابی به شما بگوید در فلان شرایط خاص سرمایه گذاری در فلان حوزه خاص پر خطر است و نباید انجام شود این کتاب یک کتاب عملی است.از سمت دیگر کتاب های تئوری درباره فعلیت و بودن بحث میکنند. برای مثال اگر کتابی به شما بگوید ۲ به علاوه ۲ میشود ۴ این کتاب تئوری است.بر طبق تعریف آدلر اکثر کتاب های اقتصاد و فلسفه عملی هستند چون به شما میگویند چه کار انجام دهید.این تعریف آدلر باعث شروع مطالعاتی گسترده و طولانی برای شکل دهی به سیستم یادگیری بیزینسی شد.یادگیری بیزینسی با ترکیب علم یادگیری و اقتصاد و مقداری فلسفه ایجاد شد تا تضمین کند تمامی مراحل یادگیری به درستی، با کیفیت و کامل انجام شوند و در نهایت نمود عملی از اینکار حاصل کنیم.تمامی افراد از بدو تولد تا آخرین لحظه زندگی در حال یادگیری هستند و یادگیری بیزینسی برای تمامی آنها فارغ از سن، شغل، جنسیت، سطح تحصیلات و ... مفید خواهد بود.و به همین دلیل اگر قصد مطالعه برای کنکور، یادگیری موسیقی و یا حتی یادگیری آشپزی را دارید این پادکست را از دست ندهید.