همه چیز از این جملات ژان ماری روگول شروع شد: زن...
همه چیز از این جملات ژان ماری روگول شروع شد: زندگی در خیابان این آزادی عمل را به من میدهد تا هر کجا که میخواهم بروم، هر وقت میلم میکشد قهوهای بخورم. با اینحال نمیدانم به رغم همهی درد و رنجهایی که متحمل شدهام، آیا امروز توان دست کشیدن از این کار را دارم یا نه. دست بکشم که چه بکنم؟ کجا بروم؟ خیابان در پوست من است.
کامنتی ثبت نشده است
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است