هندسه بهعنوان یکی از بنیادیترین اصول در شکلگیری و سازماندهی فضاهای معماری، جایگاهی ویژه در بناهای مذهبی و عبادتگاهی دارد. این عنصر نهتنها عامل نظمدهنده به ساختار کالبدی بناست، بلکه بهمثابه زبانی نمادین، ارتباط میان انسان، فضا و امر قدسی را برقرار میسازد. در هر مکتب فکری و مذهبی، هندسه بر اساس نوع جهانبینی، مفاهیم هستیشناختی و الگوهای ذهنی آن مکتب شکل گرفته و تجلی عینی باورهای درونی را در کالبد بناها ممکن میسازد. در این میان، فضاهای عبادی در آیین مسیحیت، بهویژه کلیساها، بهعنوان مکانی برای نیایش و تعالی روح، واجد نظم و هندسهای خاص هستند که در خدمت معنا و کارکرد عبادی قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل تأثیر مفهوم «کهنالگوها» یا کهنالگوهای جمعی بر شکلگیری هندسه و تناسبات کالبدی کلیساهای تاریخی شهر تبریز انجام شده است. این کلیساها شامل کلیسای کاتولیکها (عذرای توانا)، مریم مقدس، مریم ننه و سرکیس مقدس میباشند که هر یک نمونهای شاخص از ترکیب هنر، اعتقاد و دانش معماری در بستر فرهنگی خاص خود هستند. در این پژوهش، ابتدا ساختار هندسی و تناسبات کالبدی پلانها، نماها و عناصر شاخص معماری این کلیساها بررسی شده و سپس ارتباط معنایی و نمادین آنها با کهنالگوهای مفهومی همچون مرکزیت، محوریت، تقارن، نور و تعالی تحلیل گردیده است. یافتهها نشان میدهد که حضور کهنالگوها در ساختار هندسی کلیساها، نهتنها به نظم فضایی آنها شکل داده، بلکه معنا و هویتی قدسی به کالبد معماری بخشیده است. در نتیجه، هندسه در معماری کلیساهای تبریز را میتوان زبانی نمادین دانست که میان جهان مادی و معنوی پیوند برقرار کرده و بُعدی از تجربه روحانی را در قالب فرم و فضا متجلی میسازد.
نویسندگان مقاله: شهرزاد آیینهچی و شیرین خالقپناه، دوره ۱، شماره ۱، بهار ۱۴۰۳
اولین نفر کامنت بزار
آرامگاههای برجی شهرست...
تغییر اقل...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است