آروم آروم این دو سه روز برای ما معلوم شد بچه ها چی گفتن و ساواکی ها چقدر از ما اطلاعات دارن.یمدت ما رو اونجا نگه داشتن. شبا یه کسی بود که فامیلی اون تاتار بود. مثل اینکه نگهبان بود. نگهبان اتاق و فضای ساواک. شبها رو تخت میخوابید و دست من رو با دستبند به پایه فلزی تخت میبست که حرکتی نتونم بکنم. من پایین تخت میخوابیدم. تاتار یه آدم تنومندی بود فامیلی اون هم که گفتم تاتار بود. برای این تو ذهن من مونده که به اون میگفتم تاتارستان کجاست؟
اولین نفر کامنت بزار
خلاصه ای برای گرامی داشت مرحوم مهدی غیوران
طیب حاج رضایی
فرزند حسین علی
شغل ...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است