• 7 سال پیش

  • 213

  • 43:04

کریسمس و فلسفه

فلسفیدن
5
توضیحات
بچه‌ها امیدوارانه در نامه‌ای به بابانوئل می‌گویند که آرزو دارند آن سال چه هدیه‌ای دریافت کنند؛ و آن پیرمرد چاق مهربان، با لباس‌های گشاد قرمزش، شب کریسمس با سورتمه‌ی گوزن‌هایش که پر از هدیه است، از قطب شمال به خانه‌ی بچه‌ها می‌رود و آن هدایا را زیر درخت کریسمس می‌گذارد. صبح روز کریسمس بچه‌ها با خوشحالی هدایایشان را بازمی‌کنند و بسیار خوشحال می‌شوند که بابانوئل آرزویشان را برآورده کرده است. این تصویر آن‌قدر رویایی و جادویی به نظر می‌رسد که در نگاه اول نمی‌توان به هیچ عنوان در خیرخواهی بابانوئل شک کرد. اما آیا بابانوئل واقعاً این‌قدر مهربان است؟ این هدایای مجانی از کجا آمده‌اند؟ چه کسی آنها را ساخته است؟ در اسطوره‌های مربوط به کریسمس به اِلف‌هایی اشاره شده است که در کارگاه بابانوئل در قطب شمال، این هدایا را درست می‌کنند. به نظر می‌رسد آنها از وضعیت خود بسیار خوشحال و راضی‌اند. اما آیا بابانوئل حق آنها را به‌درستی رعایت می‌کند؟ آیا آنها از حقوق و مزایای کافی بهره‌مندند؟ آیا آنها چاره‌ی دیگری جز پذیرش کار برای بابانوئل دارند، یا در غیر این صورت زندگی‌شان در شرایط دشوار قطب شمال به خطر می‌افتد؟ آیا مانند بردگان و جن‌های خانگی هری‌پاتر، تنها به این دلیل خوشحال و راضی‌اند که نمی‌دانند می‌توانند در زندگی جز کارکردن برای بابانوئل راه دیگری را انتخاب کنند؟ آیا بابانوئل همه‌ی حقیقت را به آنها گفته است؟ متیو بروفی در این مقاله، اسطوره‌ی مربوط به اِلف‌های بابانوئل را موشکافانه بررسی می‌کند، و با بررسی نظریات مطرح در فلسفه درباره‌ی عدالت اجتماعی از جمله نظریه‌ی استحقاق نوزیک، نظریه‌ی عدالت جان رالز و فایده‌گرایی، نشان می‌دهد جادویی‌بودن اِلف‌ها صفتی مثبت برای آنها تلقی نمی‌شود و بابانوئل باید درباره‌ی شرایط کارگاهش شفاف‌سازی کند. چراکه هیچ‌چیز در این جهان مجانی نیست و هرچیز بهایی دارد. آیا خوشحالی کودکان در صبح روز کریسمس به رنج و زحمتی که اِلف‌ها در تمام طول سال متحمل می‌شوند، می‌ارزد؟

با صدای

رده سنی
محتوای تمیز
shenoto-ads
shenoto-ads