تغییر اقلیم ناشی از گرمایش جهانی، یکی از اساسیترین چالشهای معاصر بشر است که پیامدهای گستردهای بر اکوسیستمها، معیشت و جوامع انسانی بر جای میگذارد. این مقاله ضمن مرور مهمترین پیامدهای تغییر اقلیم بر تنوع زیستی، جابهجایی و فروپاشی زیستگاهها، کشاورزی، امنیت غذایی، سلامت انسان و زیرساختهای انسانی، بر اهمیت رویکرد دیریناقلیمشناسی در مطالعات باستانشناسی تأکید میکند. با ادغام دادههای دیریناقلیمی (نظیر مغزههای رسوبی دریاچهها، مغزههای یخی، غارسنگها و حلقههای درختی) با شواهد باستانشناختی، میتوان درک روشنتری از نحوه واکنش، سازگاری، جابهجایی و گاه فروپاشی جوامع گذشته در برابر رویدادهای حدی اقلیمی، بهویژه دورههای خشکسالی عصر هولوسن، به دست آورد. نمونههای متعددی از جنوبغربی آسیا، از جمله ایران، میانرودان و دره رود سند نشان میدهد جوامع باستانی با توسعه سامانههای پیشرفته مدیریت آب و تعدیل الگوهای کشت، در برابر نوسانات بارش و دما راهبردهای تطبیقی پیچیدهای بهکار بستهاند. مقاله حاضر همچنین با اشاره به تهدید زیستبومهای حساس، روند فزاینده رویدادهای حدی (طوفان، سیلاب، موج گرما، هجوم سرما و خشکسالی) و اثرات آن بر سلامت جسمی و روانی انسان، نشان میدهد که مطالعه بلندمدت برهمکنش انسان ـ محیط چگونه میتواند به غنای مدلهای اقلیمی، ارتقای مفهوم تابآوری و تدوین سیاستهای کارآمد برای سازگاری و کاهش اثرات تغییر اقلیم در جوامع امروزی یاری رساند.
نویسنده مقاله: بابک شیخ بیکلو، نشریه میراث جنوب غربی آسیا، دوره۱ ، شماره۲، سال ۱۴۰۳
اولین نفر کامنت بزار
محتوایی پیدا نشد
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است