توضیحات
کمالالملک کنار تدین در حضور رضاخان در کاخ است.
تدین اعلیحضرتا! استاد کمالالملک حسبالامر احضار و الساعه شرفیاب حضور مبارک اند. استاد استدعای دستبوسی دارند.
رضاخان ما کهنهسربازها سرمون از پشت هم چشم داره. سردی استاد از سنگینی نفسش پیداست. پیر شدی استاد!
کمالالملک به اندازه عمرم.
رضاخان از زیادی عمر ملولی؟
کمالالملک ملول روزگارم.
رضاخان استاد، این چه سماجتیه که اهل هنر دارند، در نبوسیدن دست قدرت؟ تکبر نیست؟
کمالالملک عوالم آنها جداست.
رضاخان حسد هم نیست؟
کمالالملک خلقاً درویش اند.
رضاخان یکجور جلب نظره.
تدین حیات این جماعت در بذل توجه و مرگشان در بیاعتناییه.
رضاخان پیر و جوان، طفلین؛ از خود راضی. خیال میکنین خدا چیزی بیشتر به شماها داده.
کمالالملک در خانه هم بچههای شیرین بیشتر مورد عنایت پدر هستند.
رضاخان بعید از ما قدرتمداران هفتخطه که تو این بازی قهر و آشتی سستتریم. امروز تو این مملکت امر، امر ماست. مجلس و عدلیه و دولت تعارفه. میتونیم امر کنیم همین فردا ریز و درشتتون رو ببرن زراعت تا قدر عافیت رو بدونین و سر عقل بیاین.
تدین اعلیحضرتا! لطف عشق در جنونه. مرّوت شاهانه نیست خراب کردن آشیان این جماعت مجنون.
کمالالملک مجنون برای دنیا بیضررتره تا جانی.
رضاخان هرچی دلسنگ باشی، نمیدونم چرا با این طایفه مهربونی. همین نذاشتن کلاهپهلوی سر خیلیها رو بر باد داده. در این روزگار نو که ما کلاهپهلوی رو باب کردیم، گذاشتن این کلاه دمُده سربربادده چه معنا داره؟
کمالالملک ما آدمهای عهد حجریم. از ما گذشته.
رضاخان عهد حجر یا عهد قجر؟ تو که به این جماعت هنرمند سَری و از این بابت همصحبت شاه، خودت انصاف بده، شاه تا چه اندازه حرف حساب میزنه؟ ما تو قزاقخونه به اندازه کافی طبل و شیپور داریم. پس دیگه چه حاجت داریم به چندتا ساززن چَرَسی شیدامسلک؟! بااینحال گفتیم اپرا بسازند. اصلاً دل ما از چه چیزی ممکنه بگیره که مطرب خبر کنیم ساز بزنه؟ خوب میخوریم.
تدین نوشجان!
رضاخان خوب میخوابیم.
تدین الحمدالله.
رضاخان خوب کیف میکنیم.
تدین ماشاءالله.
رضاخان برای ما در روزنامه خوندن پیشوای ملت آلمان رفته اپرا. امر کردیم اپرا دایر بشه. همینطور در زمینههای دیگر علم و صنعت، آلمان باید الگوی ملت ما باشه. روسیه و انگلستان درجا میزنند. آلمانه که میتازه. ما مثل آلمانیها آریایی هستیم.
تدین اعلیحضرتا! کباب یخ کرد. از دهن میافته...