توضیحات
" کافکا و عروسک مسافر "
نوشته: جوردی سیئرا ای فابرا
« هر چیزی که بهش عشق میورزی، احتمالاً روزی از دست خواهی داد؛
اما اینو بدون که عشق به طریق دیگری به تو بازخواهد گشت..! »
شنوندهی صدوبیستویکمین قصه تراپی ما هستید.
این داستان برگرفته از رمان " کافکا و عروسک مسافر"ست.
راوی قصه خانم " دورا دیامانت " بوده. دورا سالهای پایانی زندگی کافکا
در کنارش زندگی و از او که بهسختی بیمار بوده، مراقبت کرده.
فرانتس کافکا پیش از مرگ به دوست نزدیکش "ماکس برود" وصیت میکنه که
همهی آثارش رو بسوزونه؛ اما او از این کار خودداری کرده و مهمترین آثار دوست نویسندهاش رو
منتشر میکنه و سبب شهرت جهانی او بعد از مرگش میشه.
با این همه، مشخص نیست که داستان عروسک مسافر،
واقعی هست یا نه. دختر کوچولوی قصه
علیرغم تلاش فراوان محققان مشتاق، هرگز پیدا نشد.
از طرفی نامههای کافکا هم سرنوشتی نامعلوم داشت. دورا بعد از مرگ او، با یکی از رهبران
کمونیست آلمان ازدواج کرد. مدتی بعد، مأموران گشتاپو به قصد تجسّس منزل دورا و همسرش،
همهی اسناد رو جمعآوری کرده و با خود بردند. گفته میشه نامههای کافکا هم لابلای همین اسناد بوده.
دورا با وجود تلاش بسیار نتونست دستنوشتهها رو پس بگیره. شاید امروز اون نامهها
جایی در آرشیو آلمان و یا حتی روسیه، میان هزاران نسخهخطی خاک میخوره!
نامههایی که واقعی باشند یا نباشند در طول دهها سال، در برابر اندوهِ از دست دادن،
برای میلیونها نفر در جهان مایهی تسلی خاطر و دلگرمیست.
موسیقی :
Untouched Rainforest/Akira Kosemura
The Kafka's Doll/Alexandre Lamia
تصویر کاور برگرفته از نسخه انگلیسی رمان و اثری از: Isabel Torner
سفیران حال خوب، راستش این روزها که قلبمون سیاهپوش مردم عزیز آبادان شده، رمقی
برای انتشار قصه تراپی نداشتیم. اما با تمام وجود، وظیفهی خودمون میدونیم تا جایی که بلدیم،
حتی به اندازهی دقایقی برای شما خانواده مهربانمون حال خوب بسازیم.
امیدواریم صبوری و آرامش به دلهای همگیمون مخصوصاً کسانی که عزیزانشون رو در این فاجعه
از دست دادند، بباره و بتونیم از پس این روزهای سخت و تلخ بربیاییم.
سپاس صمیمانه از مهر و همدلی تک تک شما.